Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (1426 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
Brotzeit {f} U خوراک مختصر [جنوب آلمان]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kurz <adj.> U مختصر
kürzen U مختصر کردن
kurz <adv.> U بصورت مختصر و مفید
Abtönung {f} U تغییر رنگ مختصر
etwas [Akkusativ] lapidar abtun U چیزی را خشک [مختصر] رد کردن
lapidar <adj.> U چکیده [مختصر] [مانند نوشته ای یا گفتاری]
kurz und bündig <adj.> U چکیده [مختصر] [مانند نوشته ای یا گفتاری]
Nahrung {f} U خوراک
Beköstigung {f} U خوراک
Essen {n} U خوراک
Nahrungsmittel {n} U خوراک
Lebensmittel {n} U خوراک
kucken U نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
kernig <adj.> U چکیده [مختصر] [مانند گفتاری] [اصطلاح مجازی]
gucken U نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
lugen U نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
Das ist eine Kurzfassung der Sache. U موضوع به طور خیلی مختصر اینطوری است.
Fischgericht {n} U خوراک ماهی
Feinkost {f} U خوراک لذیذ
ernähren U خوراک دادن
Abendbrot {n} U خوراک سرد شب
Feinschmecker {m} U خوش خوراک
Futter {n} U خوراک [حیوانات]
Fütterung {f} U خوراک [حیوانات]
Fressen {n} U خوراک [حیوانات]
Delikatesse {f} U خوراک لذیذ
naschen U خوراک سرپایی خوردن
Backofen {m} U اجاق خوراک پزی
Eisbein {n} U خوراک پاچه خوک
Geschirr {n} U [لوازم خوراک] ظرف و بشقاب
Brotzeit {f} U خوراک سرپایی [جنوب آلمان]
kieken U نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی] [در شمال آلمان] [اصطلاح روزمره]
Kanonenfutter {n} [sinnlos und skrupellos geopferte Soldaten] U خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
Recent search history Forum search
1ernährten
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com